سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است.

هیچ کس با نام آزادی، دیوار خانه ی خود را بر نمی دارد.

 

هیچ صاحب گنجی گوهر خود را در معرض دید دیگران قرار نمی دهد.


 

اگر در مقابل پنجره ی خانه ات توری نزنی از نیش پشه ها

و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود.


وقتی راه ورود پشه ها را می بندی خود را

 مصون ساخته ای نه محدود.

 

 

 

 

 

گوهری باش ولی در صدف و پوشیده

زرشناس آید و جایت بدهد بر دیده

     

  


                                          

 

 

 

 

 

 


  

امیر المؤمنین علی -علیه السلا م - می فرماید : این قرآن شفا است از دردهای بزرگ نه دردهای ساده یعنی وقتی می گوییم دردهای بزرگ را درمان می کند یعنی دردهای ساده را زودتر درمان می کند «چون که صد آمد نود هم پیش ماست» . دردهای بزرگ مثل کفر، نفاق، گمراهی، انحراف، مثل کبر، غرور، حسادت،کینه و اضطراب .

پیامبر اکرم-صلی الله علیه و آله و سلّم – فرمودند:« إن أردتم عیش السّعداء، و موت الشهداء، و النجاة یوم الحسرة، و الظّل یوم الحرور، و الهدى یوم الضلالة، فادرسوا القرآن، فإنّه کلام الرّحمان، و حرز من الشیطان، و رجحان فی المیزان. اگر مى‏خواهید که همچون سعادتمندان زندگى کنید، و همچون شهیدان از دنیا بروید، و در روز حسرت نجات یابید، و در روز گرماى سخت سایبانى داشته باشید، و در روز گمراهى بر راه راست بروید، قرآن را بخوانید که کلام رحمان است، و حرزى در برابر شیطان، و سبب سنگینى ترازوى اعمال.(الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج‏2، ص:  235)

عرض کردیم که قرآن شفاء است برای درمان بیماریها از جمله بیماریهای روحی،«شفاءٌ لما فی الصُّدور» من نسخه ای هستم که همه بیماریهای درونی و بیماریهایی که در سینه شما است را شفا می دهم. در حدیث داریم که پیامبر اکرم-صلی الله علیه آله و سلّم- فرمودند:«یا عباد الله،انتم کالمرضی و ربُّ العالمین کالطَّبیب». نسخه این پزشک، قرآن است . البته شرط بهره مندی از این نسخه استفاده صحیح،به موقع و طبق نظر پزشک است همان طوری که اگر انسان نزد پزشک برود، دارو بنویسد، داروها را به موقع مصرف نکند منجر به سلامتی کامل او نمی شود بلکه ممکن است منجر به مرگ و هلاکتش بشود. قرآن هم همینطور ، یعنی اگر « نُؤ مِن ببَِعض و نَکفر بِبعض » شد و یک بخش از این داروی شفا بخش را استفاد کرد یک و یک بخش را کنار گذاشت درست مصرف نکرد واستمرار نداشت مثلا فقط درماه مبارک رمضان تلاوت کرد و در زندگی اش پیاده کرد ولی ماههای دیگر آن را بوسیده و کنا ر گذاشت طبیعتا تاثیر خودش را از دست می دهد ، این ضعف از عامل به قرآن است .


  

قال الله تبارک و تعالی:«یا ایها الناس قد جائتکم موعظه من ربکم و شفاء لما فی الصدور و هدی ورحمة للمومنین؟» (یونس/57)

یکی از مشکلات خانواده ها و جامعه امروزی ما وجود اضطراب ها ،افسردگی ها و نگرانی ها در بین مردم است. بعضی از مردم همیشه در زندگی با این واژه ها درگیرند که افسرده ام،نگرانم ، به هم ریخته ام ،اعصابم خرد است،آینده ام چه می شود نکند از کار بیرونم کنند،نکند قبول نشوم،نکند سرطان بگیرم، بچه ام ناقص شود.

قرآن برای درمان بیماریهای روحی، اجتماعی وناهنجاریهایی که در جامعه ودرون ما است، راهکارهایی را ارائه می دهد.زیرا قرآن می فرماید:(ادعای قرآن این است که)شفاء،رحمت و هدایت است تبیان وفصل الخطاب ، آیات متعددی در قرآن داریم که می فرماید:«شفاءٌ » «هدیً» و «رحمةٌ». می فرماید:«انه لقول فصل و ما هو بالهزل»[1] شوخی نیست،جدی است، حرف آخر را می زند. یا می فرماید:«هدی و رحمة و بشری» هم هدایت است هم رحمت است و هم بشارت.«موعظة من ربکم » هم نصیحت است و هم «تبیاناً لکل شیئٍ»[2] بیان همه چیز است.

پیامبر گرامی اسلام-صلی الله علیه و آله و سلم- فرمودند:

جبرئیل نزد من آمد و عرضه داشت، یا رسول الله، فتنه ها در امت تو زیاد می شود و امت توبه فتنه هایی مبتلا می شوند.گرفتاری ها و ظلمت هایی به امت تو رو می آورد «سیکون فی امتک فتنة» «قلتُ فما المخرجُ منها» پیامبر فرمودند: راه خروجش چیست؟ جبرئیل عرضه داشت (از طرف خدا):«کتابُ الله فیه بیانٌ ماقبلَکُم من خیر و خبرُ ما بعدَکُم و حکمُ ما بینَکُم»[3] این قرآن است از گذشته و آینده خبر می دهد و با تمسک به قرآن می توانند این فتنه ها را دفع کنند.

امیر المؤمنین -علیه السلام - در نهج البلاغه می فرماید:«فإنّ فیه شفاءٌ من اکبر الدّاء،الکفرُ والنفاقُ والغیّ و الضَّلال »[4]



[1] . طارق،13-14.

[2] . نحل،89 .

[3] . الحیاة ج2 ص 263.

[4] . نهج البلاغه ، سید رضی (ره) ، ص 252.


  
در سیره و روش پیامبر عزیز اسلام –صلی الله علیه و آله و سلم- و ائمه معصومین      - علیهم السلام – نیز به این مسأله به طور خاص پرداخت شده است لذا ما می بینیم که این بزرگواران برای این هدف (آرامش روانی ) به ابراز محبت به همسر خود علاقه مند بودند . رسول خدا محبتشان را به خدیجه کبری اظهار می کردندو می فرمودند:
« قُولُ الرَّجُلِ لِلمَرأةِ إنّی اُحبّکِ لایَذهَبُ مِن قَلبِها أبداً  اگر مردی به زنش بگوید :  من تو را دوست دارم ، این جمله هرگز از قلب زن خارج نمی شود  »[1]
بعضی می گویند این حرفها زن را لوس می کند یا مرد را لوس می کند؛ باید گفت این طور نیست این سیره عملی أئمه ما بوده است که محبّتهایشان را ابراز می کردند حضرت علی وحضرت زهرا –سلام الله علیهما-  محبتشان را نسبت به یکدیگر ابراز می کردند
امام حسین –علیه السلام- می فرمایند:
لعمرک إنّنی لاُحبّ داراً                                   تکون بها سکینة و الرباب [2]
امام حسین –علیه السلام – در این بیت ، می فرماید: من خانه ای را دوست دارم که درآن رباب ، همسرم {و سکینه  دخترم } باشد.
 
استاد محترم جناب آقای دکتر رجبی نیا در کتاب « اسلام و زیبایی های زندگی » به این  مهّم  ، اشاره می فرماید : رسیدن به آرا مش ، یکی از ا هداف اساسی ازدواج است ؛ زیرا آرامش ایجاد شده درپرتو این رفتار زیبا، فرد را از برخی رفتارهای نازیبا به دور داشته و به کمال مطلوب الهی نزدیک تر می کند . [3]
(ادامه دارد انشاء الله )

[1]  . الکافی ج : 5 ص: 569  وسائل الشیعه ج20ص: 23 .  الحکم الزاهره ص428.
[2] . بحار الانوارج45 ص:47.
[3] . اسلام و زیباییهای زندگی ص : 410



  

بسم الله الرحمن الرحیم

از مهمترین اهدافی که در چارچوب زندگی خانوادگی می توان به آن دست یافت آرامش روانی است که از آن به مهم ترین حکمت تشکیل خانواده تعبیر می کنند

خداوند منّان می فرماید:« وَ مِن آیاتِهِ أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنُوا إلیها وجَعَلَ بَینَکُم مَوَدّةً وَ رَحمَة  إنّ فی ذالک لَآیاتٍ لِقومٍ یَتَفَکّرُونَ .»[1]

و از نشانه های او آن است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرا مش یابید ؛ و میان شما و همسرانتان علاقه شدید و رحمت قرار داد ؛ بی شک در این نعمت الهی برای گروهی که می اندیشند، نشانه های قطعی است .

در این آیه شریفه خداوند متعال آفرینش همسرانِ ازجنس خودشان را ، نشانه ای از حکمت و رحمت خود دانسته و آن را مایه سکونت و آرامش قرار داده است .

ابتدا می فرماید وجود همسر برای آرامش و طغیان زدایی است برای از بین رفتن اضطراب است ، بعد خدا دو وعده داده است : می فرماید وقتی ازدواج می کنید    « جَعَلَ» خداوند متعال قرار می دهد « بَینَکُم مَودَّةً وَ رَحمَةً ».

علامه طبا طبائی (ره) درذیل این آیه در تفسیر المیزان می فرماید:«تفاوت  رحمت و مودّت در این است که مودت در قلب است و رحمت در عمل است ( یک وقت انسان کسی را دوست دارد ولی ابراز نمی کند این مودّت و محبت است اما یک وقت دو ستی اش را ابراز می کند و می گوید دوستت دارم ، مثلا برایش چیزی می خرد او را مسافرت می برد این رحمت می شود ) بعد علامه (ره ) در ادامه می فرماید :

« یکی از روشن ترین جلوه گاه ها و موارد خود نمایی مودّت و رحمت ، جامعه کو چک خانواده است چون زن و شوهر در محبت و مودّت ملازم یکدیگرند و این دو باهم  مخصوصا ًزن ، فرزندان کوچکتر را رحم می کنند » [2]

 

(ادامه دارد ان شاء الله )

[1]  . روم : 21.

[2] . المیزان ج16 . ص : 250.


  

4. تشهّد : 

در پایان هر دو رکعت و در رکعت پایانی هر نماز ، باید نشست و به یکتایی خدا و به رسالت پیامبر گرامی گواهی داد آن گاه باید بر رسول خدا صلوات و درود فرستاد .

تکرار شعارها و محتواهای اعتقادی ، برای تداوم این بینش و استوار ماندن در راه صحیح است . همچنین این کار ، تجدید بیعت با خدا و رسول و اقرار به نبوّت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است . شهادت به بندگی آن حضرت قبل از رسالتش ، این را می رساند که بندگی ، برتر از آن صفت دیگر (رسالت ) است و چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم- بنده است به رسالت بر گزیده است او در عبودیّتش ریشه دارد .

پس از ذکر این دو شهادت ، صلوات بر پیامبر وآل او ، آنکه این تحیت و درود را نفرستد ، نمازش باطل است .

خداوند در قرآن به مؤمنان ، فرمان می دهد که بر پیامبر ، صلوات و سلام بفرستید از آن حضرت پرسیدند « چگونه صلوات بفرستیم ؟ » فرمود: « بگویید : "اللهم  صل علی محمد و آل محمد " ».

در روایت دیگری پیامبر اسلام فرمودند :

بر من صلوات ناقص نفرستید پرسیدند صلوات ناقص کدام است ؟ رسول خدا فرمود اینکه بگوئید : « اللهم صلّ علی محمّد» . این نوع صلوات را صلوات ناقص گویند صلوات کامل چنین است : « اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد »

 

امام رضا علیه السلام فرمودند:

هرکس قدرت ازبین بردن گناهانش را ندارد پیوسته صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد چرا که صلوات ویران کنند? گناهان است

همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم فرمودند :

« بسیار یاد خدا کردن و صلوات بر من فرستادن ، موجب بر طرف شدن فقر می شود ».

در کتاب « الطب الاسلامی بین العقیدة و الابداع » ص : 246 آمده است :

در تشهّد تحریک کامل ماهیچه ها و مفاصل باسن ، ران ، ساق پا ، زانو ، پا و قوزکهای پا از فواید تشهد است .

در نشستن به حالت « تورّک »[ تورّک یعنی شخص پای چپ را از زیر ساق پای راست خارج ، بر باسن چپ تکیه می زند]

علاوه بر موارد ذکر شده ، عضلات و مفاصل کمر نیز به فعالیّت وادار می شوند . نشستن در حالت جلوس ، یکی از بهترین تمرینات برای پیشگیری از واریس است .

تذکّر مهّم :

از واجبات نماز نیّت ( قصد قربت ) است یعنی اینکه نماز را باید برای نزدیک شدن به خدا و رضای او ، نه برای ورزش کردن، بخوانیم که اگر کسی نماز را به قصد ورزش و فایده های آن بخواند نمازش قطعاً باطل است . 

  مطالب فوق  تنها گوشه ای از برکات و فیوضات و فایده های نماز است که دانشمندان علوم پزشکی توانسته اند با تحقیقات و پژوهشهایشان به برخی از آنها پی ببرنند .التماس دعا –



   برگرفته از کتاب « صلوات » نویسنده : حمید رضا متین ص75.

   . بحار النوار ج94 ص47.

   . صلوات  . نویسنده : حمید رضا متین ص 29.


  

 

 

4.  سجده

سجده جز برای خدا جایز نیست و اگر بنده ای به امر خدا بر کسی یا چیزی سجده کرده است و نیز اگر فرشتگان بر آدم سجده کردند در واقع سجود در برابر خدا و اطاعت امر اوست.

سجده تذلّل و اظهار کوچکی و خاکساری در برابر خداست ، مگر نه اینکه همه آفرینش در پیشگاه امن و عظمت او ساجدند؟ مگر نه اینکه هرچه در آسمانها و زمین است و عدّه ای فراوان از مردم برای خدا سجده می کنند [1]

چرا ما همسو با همه کائنات ، بر خدا سجده نکنیم در سجده ، تسبیح خدا می گوییم واو را از هر نقص بشری و از هر آنچه به ذهن آید و تصوّر شود ، منزّه ومبرّا می دانیم .

بدون شک ، انجام حد اقل 34 سجده در طول شبانه روز ، فعالیتی بسیار مفید در بهبود درد های کمر ، ستون فقرات ، تصلب مفاصل ، ساییدگی مهره ها و لغزش غضروفها است .

تأثیرات مفید سجده ها بر قلب ، گردش خون ، دستگاه تنفّس،  دستگاه گوارش و کبد ، مورد تایید رشته های مختلف پزشکی است .[2]

در کتاب ایمونولوژی ادیان ص 13می نویسد:  در حالت سجده، اثرات نیروی ثِقل بر گردش خون خنثی شده ، فشار سیاهرگی مرکزی افزایش می یابد در نتیجه فعالیت اعصاب سمپاتیک و ترشح هورمنهای  « زنین آنژیو تنسین II» و «اپی نفرین » کاهش می یابد و بر ترشح« ANP »  سلولهای کششی دهلیزی افزوده می شود .      

ANP  اثرات عروقی هورمنهای فوق را از بین می برد و باعث اتساع عروق و کاهش  فشار خون می شود.

 

 

 

                  


[1] . سوره حج آیه  : 18.

[2] .الطب الاسلامی  بین العقیده و الابداع  ص 244-246.


  


خانم ها حتما بخوانند؛

تاثیری که ویژه نامه ( ویژه نامه باشگاه خبرنگاران ) در چادری شدن من داشت  

در روز اول برخوردی که مشاهده می شد تعجب و تمسخر از سوی پسران و کم محلی از سوی دوستان بی حجابم بود اما دم دوستای چادریم گرم که دورم رو می گرفتن و نمی گذاشتن زیاد ناراحت بشم.

هنگامی که نشریه را گرفتم و جلدش را نگاه کردم چیز خاصی متوجه نشدم و تنها چند جمله در مورد حجاب بود که نزدیک بود به خاطر این نشریه را به گوشه ای پرتاب کنم اما نشریه را برگرداندم. اسمهای مطرح جهانی در یک نشریه حجاب برایم عجیب بود ؛ ویکتور هوگو و هیچکاک رو چه به حجاب اسلام به همین علت ترغیب شدم که این صفحه را بخوانم و آن هم مرا ترغیب کرد که باقی صفحات را بخوانم هر چند پیش تر اصلا از نصایح بزرگان دین خودمان(منظورم آخوندهاست) اصلا خوشم نمی آمد و عکس یکی از آنها در نشریه شاید تو ذوق من می زد البته بعد از خواندن و اتفاقات بعد از آن نسبت به خواندن آثار آنها راغب هم شدم.

برویم سر اصل مطلب، من پیشتر وضع حجاب مناسبی نداشتم، محله مان در تهران اینطور ایجاب می کرد؛ من هم اینگونه بیرون می آمدم اما وقتی مطلب پشت صفحه این نشریه را خواندم نظرم کمی عوض شد چون آخوند ها نظر اسلام را می گن هیچکاک که دیگر با اسلام کاری ندارد. هیچکاک گفته بود در جوامع غربی چون زن ها آزاد ترند کمتر مورد کشش میلی مردها قرار می گیرند و زن هایی شرقی به دلیل پوششی که دارند بیشتر مرد ها را بخود می کشانند البته من در کامل کردن حرف هیچکاک باید بگم این میل بیشتر برای ازدواج بین زن و مرد است. تعارف ندارم من خودم حجاب درست و حسابی نداشتم حقیقت این است که در جوامع ما زنانی که محجبه ترند بیشتر مورد استقبال جوانان دم بخت قرار می گیرند. اما از این باب که این زنان کمتر مورد اذیت و آزار مردان بوالهوس قرار می گیرند نیز منفعت دیگر حجاب برای آنهاست.

من از اروپا به جز فیلم ها و آنچه در ماهواره دیدم اطلاع بیشتری ندارم ولی وقتی در این نشریه ویکتور هوگو می گوید باید قبول کرد چون اون در آنجا به دنیا آمده و مُرده است. وقتی هوگو می گوید بردگی در اروپا ازبین نرفته و همچنان ادامه دارد و بر زنان تحمیل می شود و او نامش را فحشا می گذارد؛ چرا دیگر ما آنقدر از غرب و اروپا و ... تعریف می کنیم. شاید بخاطر همین است که مستر همفر جاسوس انگلستان ( البته در نشریه شما نوشته شده بود من که نمی شناختمش ولی به شما اعتماد کردم و می نویسم) می گفتم مستر همفر می گوید که یکی از نقاط قوت زنان مسلمان حجاب آنهاست که باعث شده نفوذ فساد (همان برده داری هوگو) در آنها کمتر شود و شاید به خاطر همان بود که رضا شاه بدستور آنها سیاست کشف حجاب را اعمال کرد.
من که ماجرای کشف حجاب را با جزییاتش نمی دانستم ولی تیتری که شما برای این مطلب انتخاب کردید "آن روز دختران این مرز و بوم از شرم بی حجابی به تلخی گریستند" موضوع را برایم مهم کرد و وقتی خواندم نمی گویم به تلخی گریستم که این دروغ است ولی واقعا ناراحت شدم.

من تازه وارد دانشگاه شدم و از کتابهای دبیرستان چیزهایی را به یاد دارم برای همین اصلا به صفحه پوشش زن در ادیان الهی نگاه نکردم چون به طور مختصر در کتاب دینی دوم یا سوم یه چیزایی ازش نوشته بودند و منم می دونستم که بالاخره تو همه دینها حجاب بوده و....

من دانشجوی دانشکده، ولش کنید دانشجوی دانشگاه سمنانم و همانطور که گفتم پیشتر وضع حجاب درست و درمونی نداشتم البته از دید شما نه بعضی از دوستان خودم که من رو نماد فشن تی وی 2011 می دونند. بازم باید بگم البته توی دوستام چادری و با حجاب هم پیدا میشه ولی تا حالا اصلا گوشم بدهکار حرف اونها نبود و بیشتر روی مد بودن برام مهم بود.

و همانطور که ماهتما گاندی(پشت جلد شما) گفته بود آرایشم بیشتر برای جلب پسران دانشکده بود و البته در این کار موفق هم بودم هر چند که گاهاً برای آنها حکم ابزار محض نیاز های شهوانی آنها را داشتم(این را هم جدیدا فهمیدم )، اما همیشه به این فکر می کردم که اگر یه روزی مثل این دوستام چادر سر کنم و بیام دانشگاه چه اتفاقی می افته، پیش خودم می گفتم قطعا مورد بی محلی قرار می گیرم. بعد از خواندن نشریه شما و صحبت با یکی از دوستای چادریم که اتفاقا جزو صمیمی ترین دوستامه تصمیم گرفتم یک هفته با چادر بیام دانشگاه؛ چادرش رو هم خود اون دوستم تهیه کرد.

در روز اول برخوردی که مشاهده می شد تعجب و تمسخر از سوی پسران و کم محلی از سوی دوستان بی حجابم بود اما دم دوستای چادریم گرم که دورم رو می گرفتن و نمی گذاشتن زیاد ناراحت بشم. در روز های بعدی وضع بهتر شد و چند نکته که خودم خیلی به اون ها دقت می کردم جالب توجه شد.

پسرانی که قبلا با من ارتباط داشتند و همیشه هنگام صحبت کردن با من فقط به اندامم دقت می کردند       ( البته اون موقع برایم رابطه مهم تر از این مسئله بود) دیگر توجهی به اندام من نداشتند و همواره سرشان پایین بود و البته با احترام و مودّبانه صحبت می کردند؛ دیگه با اسم کوچیک هم صدام نمی کردند که (...جون چطوری؟) و این خیلی باعث خوشحالی خودم بود. برای باقی دوستان دخترم هم دیگه داشت عادی می شد و برای دوستای چادریم هم که شده بودم محبوب قلبها.

این رویه تا یک هفته ادامه داشت و حالا دیگه چادر رو کنار نگذاشتم و این بابت باید از شما تشکر کنم که اولین جرقه برام نشریه شما بوده. نمی دونم این مطلب بدرد نشریتون می خوره یا نه اگر بدرد می خوره که چاپش کنید ولی اگر هم بدرد نمی خوره فقط به عنوان یک نامه تشکر قبولش کنید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛ 30دی 1392 




  

2.    رکوع

رکوع ، خم شدن در برابر عظمت خداوند و اظهار بندگی و طاعت است .

در رکوع تا حدی خم می شویم که دستها به زانو برسد و گردن را می کشیم

امام صادق علیه السلام فرمودند :

«وفی الرکوع أدبٌ و فی السجودِ قُربٌ و مَن لایُحسِنُ الأدبَ لایَصلُحُ لِلقُرب .

در رکوع ادب و درسجده ، قرب است و هر کس ادب را نیکو بجا نیاورد شایستگی تقرّب را ندارد »[1].

 

 در کتاب الطب الاسلامی بین العقیده و الابداع صفحه 243آمده است :

 رکوع ، فعالیّتی است که در جریان آن ، عضلات پشت و عضلات پسین و پیشین منقبض شده ، عضلات ناحیه پشتیِ گردن، انبساط و آرامش می یابند. 

همچنین درکتاب ایمونولوژی ادیان ص 15 آمده است :

رکوع در تقویت عضلات دیواره شکم بسیار مفید و در جمع کردن معده و کمک به هضم غذا موثر است . در این وضعیت ، فشار سیاهرگی افزایش یافته ، تغییرات هورمنیِ مسلّم و محسوسی رخ می دهد که مشابه وقایع هورمنی سجده است .

 



[1]   بحار الانوار ج82ص108.


  

خشوع در نماز ، سبب تمرکز حواس 

دکتردیاب وهمکارش با ذکر آیه 2 سوره مومنون (( اَلذّینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعُون )) خشوع را وسیله ای برای رشد قدرت تمرکز حواس در انسان معرفی می کنند که می توان از آن در تمام مراحل زندگی بهره برد [1]

ایستادن در اعتدال عبارت است از : ایستادن با جسم و روح در مقابل خدا.

پس باید سر (بالاترین عضو بدن ) افتاده باشد و افکندن سر باید  نشانه ی اجبار قلب بر تواضع در مقابل خدا و دوری اش از تکبّر و ریاست طلبی باشد .

برخی از حکمتهای بهداشتی اَجزاء نماز

در میان اَجزاء نماز ، مواردی که با مبحث بهداشت مرتبط هستند عبارتند از:

1.    قیام

قیام به شرط راست بودن ستون فقرات در نماز برای کسانی که توانایی آن را دارند ، از ارکان نماز است .

قیام ، تمرینی برای استقرار ستون فقرات و مهره های آن است و تغییرات هورمونی معنا داری را در بدن ایجاد می کند در حالت قیام، سیستم عصبی سمپاتیک برای افزایش فشار خون ، « کاتکول آمینها » را ترشح می کند و میزان « رنین » در خون افزایش می یابد .

تجمّع خون در اندامهای تحتانی و کاهش بازگشت وریدی قلب و حجم ضربه ای آن تا 40% از تأثیرات قیامِ بدون حرکت است [2].ادامه دارد

 



[1]   .قران و طب ص66.

[2]   . ایمنولوژی ادیان . ص 9 .

 


  
   مدیر وبلاگ
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :9
کل بازدید : 33580
کل یاداشته ها : 33


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ